هشتادوهفتمین «عصرانه ادبی فارس» ویژه مجید نظافت یزدی با حضور گسترده شاعران برگزار شود و از مقام ادبی و شعری وی تجلیل به عمل آمد.

به گزارش مشرق، هشتاد و هفتمین عصرانه ادبی فارس ویژه مجید نظافت یزدی عصر روز گذشته برگزار شد.

*اعتراضات شاعرانه به بی‌عدالتی و کمرنگ‌شدن ارزش‌های دینی

حمیدرضا شکارسری با اشاره به شعر متعهد، گفت: تمام ‌آنچه که در مورد شعر و تعهد شاعر می‌توان گفت در مجموع شعرهای مجید نظافت ظهور دارد. در مورد آنچه که در ارتباط با ظهور تعهد در شعر گفته‌‌ام یکی این است که شعر غیر از زبان به چیزی تعلق ندارد و دیگر اینکه شعر بدون التزام و اندیشه متعهد نیست و اشعار ماندگار شعرهایی است که گویای اندیشه شاعر است اما آیا ضلع سوم در این بین وجود ندارد.

وی افزود: به نظر من می‌رسد که اشعار نظافت از منظر اینکه هم ایدئولوژیک بوده و هم شاعر از ظرافت زبانی آن غافل نبوده است در ضلع سوم این مثلث قرار می‌گیرد. شاعر در اشعارش به یک گرانیگاه میان محتوا و فرم رسیده است . شعر نظافت از یک نظر شعر محتواگرا بوده و از منظر دیگر از جذابیت‌های متنی آن نیز غافل نبوده است. قوت شعری نظافت در اشعار نیمایی او است.

این منتقد ادبی، گفت: به تعبیری می‌توان گفت اگر 120 سال بعد بیاییم چیزی که در ذهن‌ها از اشعار نظافت باقی مانده و از آن یاد می‌کنند اشعار نیمایی او است. فکر می‌کنم از سویی شاعر به خاطر قالب از دایره واژگان دور مانده اما از دیگر سو از جذابیت‌های قالب نیمایی در شعرش استفاده کرده است و به همین خاطر ناخودآگاه شاعر نیمایی بوده است.

او اضافه کرد: شاعر در اشعارش دارای تعهدات اجتماعی و سیاسی است همچنین تعهدات انقلابی او نیز در اشعارش دیده می‌شود که این نیز در دسته همان تعهدات سیاسی قرار می‌گیرد و اشعار او از اعتراض‌های شاعر دور نیستند اما اعتراض‌های شاعر به بی‌عدالتی و کمرنگ شدن ارزش‌های دینی معطوف است.

شکارسری در پایان گفت: شعر نیمایی نظافت بر موسیقی عبارت‌های کوتاه تکیه داده است و این به خاطر ضرب آهنگ تندی است که دارد و این سبب می‌شود که اشعارش با اعتراض همراه شود. چون اشعار ایدئولوژیک است اما این مسأله سبب نشده که تبدیل به شعار شود که آن هم به خاطر زبان استعاری است همچنین در اشعار نظافت طنز نیز وجود دارد که در آنجا به صورت کنایی بروز پیدا می‌کند.

*طعم شهر مشهد از شعر فارسی هرگز حذف نخواهد شد

مرتضی امیری اسفندقه با اشاره به زادگاه و سرزمین اصلی مجید نظافت، گفت: او فرزند خراسان و البته کاربلد است غیر از ویژگی‌های سنت،‌مطالعه،‌ارث، میراث، باید آب و هوا را نیز بر طبع شاعر مؤثر دانست. دوتار خراسان شاگردی هیچ مکتبی را نکرده و برخاسته از بطن سرزمین است.

وی افزود: طعم شعر مشهد و خراسان هرگز از شعر فارسی حذف نخواهد شد و این که عرض می‌کنم یک مسأله عینی است. مجید نظافت از پیشکسوتان شعر نیمایی است. او در حوزه شعر کوتاه نیمایی زبانزد است و شعر نیمایی او شعر نیمایی با طعم مشهد است و این عبارت «طعم مشهد» را رهبر انقلاب برای شعر غلامرضا شکوهی به کار بردند.

امیری اسفندقه در پایان، گفت: شعر در روزگاری که برخی بر این باورند که کشور در تحریم به سر می‌برد هیچ گاه تحریم نخواهد شد. اصلاً ادبیات در ایران تحریم نمی‌شود. در روزگاری که برخی به دنبال شعر وارداتی مانند هایکو بودند اشعار نیمایی کوتاه نشان داد که نیازی به آنها نداریم و من دست اشعار مجید نظافت را با دل می‌بوسم.

*راهنمایی‌های شاعرانه

علی داودی در این برنامه با اشاره به اینکه هر کس در عالم شاعری خود از مواردی تأثیر می‌پذیرد، گفت: جزو اولین مجموعه‌های شعر نویی که با آن آغاز کردیم مجموعه شعر مجید نظافت بود و این تأثیر را او در دوره‌ای که کمتر مثل امروز کتاب منتشر می‌شد بر شاعران جوان داشت و شاهدیم که همچنان با گذشت چند سال در متن شعر قرار دارد.

وی افزود: او روزگاری از خط‌شکنان شعر سپید بود و پس از انقلاب بسیاری را راهنمایی کرد تا با شعر نیمایی در قالب متعهد روبه‌رو شوند.

 شاعری که شهید شعر شد!/ روایت امیری‌اسفندقه از تحریم ادبیات ایران

*پنجره برای هوا و صدای تازه بسته بود

آرش شفاعی با اشاره به یکی دیگر از وجوه شعر مشهد، گفت: جنبه دیگر از شعر مشهد این بود که پس از نامه‌های درخشان شعر مشهد جوانان‌ مجبور بودند در فضای سنتی شعر بگویند و می‌توان گفت که به عبارتی فضای شعر در مشهد فسیل بود و پنجره برای هوا و صدای تازه بسته بود.

وی افزود: در آن فضا مجید نظافت بود که حرف از شعر سپید و نیمایی زد و این نگاه سبب شد که جمعی از شاعران جوان که با ادبیات سنگین مشهد دم‌خور نبودند دور او جمع شوند و او هر چند گاهی چوب این آوانگارد بودن را خورده اما به اندازه‌ای که استادی کرده قدر ندیده است.

وی افزود: در روزگاری که رسانه‌ها با سلیقه مردم کاری کردند که هر نسل سستی به عنوان شعر معرفی شود جای خالی شعر استخوان‌دار نظافت مانند خودش خالی است.

*شهید شعر!

علی‌محمد مؤدب با اشاره به حمایت‌هایی که مجید نظافت از شاعران جوان داشته، گفت: امروز می‌بینیم که جوان‌ها در تب و تاب دیده شدن هستند و برای این کار دست به جنجال می‌زنند اما روزگاری که جوان بودم جناب نظافت با رسانه‌ای که در اختیار داشتند شعر من را دیدند و همین سبب شد که دیگر دغدغه دیده شدن نداشته باشند و بیشتر روی کار ادبی تمرکز کنند.

وی افزود: در بین شعرای انقلاب آنهایی که نوگرا بودند کسانی بودند که به شعر تعهد بیشتری داشتند در حالی که عنوان می‌شود که محتواگرا بودند اما معتقدم آنها از مخاطب گذشتند و به تعبیری شهید شعر هستند و اگر امروز شاعران جوان که دلبسته انقلاب اسلامی هستند به شعر نیمایی توجه دارند به خاطر از خودگذشتگی شاعرانی چون نظافت است.

*فضای شعر خراسان فسیل نبود

مصطفی محدثی خراسانی در واکنش به عبارت «فضای شعر مشهد فسیل بود»، گفت: فضای شعر خراسان فسیل نبود بلکه به خاطر قدرت و قدمت پیشکسوت‌های شعر خراسان نمی‌شد به راحتی سر آنها کلاه گذاشت و گر نه ما شاهدیم که شاعرانی مانند اخوان و شفیعی کدکنی پیش از انقلاب به عنوان شاعران نوگرا در مشهد صاحب مقبولیت بودند.

*گمشده ادبیات امروز چیست؟

کمال شفیعی با اشاره به روحیه امانت‌داری و صداقت نظافت، گفت: درستی و امانت‌داری گمشده امروز ادبیات ما است اما در برخوردهایی که با نظافت در جشنواره‌های ادبی داشتم دیدم که او در مورد آثار فرزندش نیز درستی و امانت‌داری می‌کند و کوتاهی در این مسیر انجام نمی‌دهد.

 شاعری که شهید شعر شد!/ روایت امیری‌اسفندقه از تحریم ادبیات ایران

*شاعری که دلش می‌خواست کتاب‌هایش را فرزندانش بخوانند

جواد محقق در هشتاد و هفتمین عصرانه ادبی فارس، گفت: در طول سال‌های بعد از انقلاب در جلساتی که با بچه‌های مشهدی داشتم کسی که به حُسن اخلاق شناخته‌ام مجید نظافت بوده است و اگر نگویم بیش از شعرشان بلکه این مسأله به اندازه شعرشان در خور توجه بوده است.

وی  افزود: برخی رفتارهایی که در زندگی شاعرانه داشته‌ایم موجب شده که عده‌ای از ما زده شوند، داشتم کتابی را که تازه از ما منتشر شده بود برای کسی که خودش قریب به صد جلد تألیف دارد امضا می‌کردند که گفت می‌شود خواهش کنم آن را برای یکی از فرزندانم بنویسید زیرا من آرزو به دلم مانده که یک مرتبه کتاب‌های خودم را بخوانند در حالی که مردم به کتاب‌های من توجه دارند اما در منزل کسی به آثار من توجه نمی‌کند. شاید به این وسیله کمی فرزندانم به کتاب و فرهنگ علاقه‌مند شوند.

*دیده نشدن تقاص صراحت است

سلمان نظافت یزدی در این مراسم متنی را از روی کاغذ در ارتباط با پدرش قرائت کرد: قاعدتا دو راه بیشتر ندارم. اول اینکه شعری که در بیست سالگی برای پدرم را نوشته‌ام اینجا بخوانم و بروم. دوم اینکه اینجا در حضور پدرم با شما دوستانش که هرکدام نقشی در شعر معاصر کشور دارید، دردِ دل کنم و نکاتی را مطرح کنم که شاید خوشایند نباشد، اما من از پدرم یاد نگرفته‌ام که سکوت کنم و بگذرم، اصلا برای همین نام این کتاب شد صراحت سپید.

وی افزود: من در 28 سالگی کمی از درک و مشاهداتم را می‌گویم، همین و این صحبت‌ها اگرچه درباره پدرم نیستم اما حتما راه پدرم هست. بدون شک این روزها و به ویژه در 7 سال اخیر همه اهالی هنر و بیشتر شاعران به این دلیل که همانند بازیگران یا خوانندگان چهره نیستند، کارگر سیاست و سیاسیون شدند. کارگری به این معنا که ما دور هم جمع می‌شویم تا مثلا از ادبیات یا شعر بگوییم، کسی ما را نمی‌بیند، اما تا یک موضع سیاسی می‌گیریم همه دوست دارند تو را به سمت خودشان بکشند، چپ و راست هم ندارد.

نظافت گفت: برای پیشرفت میان هر جناح راهی وجود دارد و آن هم قبول کردن صد در صد مواضع آن جناح است. یعنی به شاعر به چشم عضو یک حزب نگاه می‌شود می‌خواهی پیشرفت کنی باید سکوت پیشه کنی، سیاسیون اجازه دادند تو حمله کن، سکوت کردند تو سکوت کن. البته راه دیگری هم وجود دارد می‌توانی هم از چپ انتقاد کنی و هم از راست و البته عاقبتش مشخص است، من نمونه 50 چندساله‌اش را پیش چشمم دارم، می‌شوی مجید نظافت یزدی که باید در گلبهار بنشینی پای کتاب‌‌ها و فیلم‌هایت و روزگار بگذرانی.

تقاص صراحت می‌شود؛ دیده نشدن، سانسور شدن. کسی که نقد می‌کند دلسوز است وگرنه سکوت که بیشتر ضربه می‌زند، نقد یعنی دلسوزی، نقد نه سیاه‌نمایی است و نه آب به هیچ آسیابی ریختن. منتقدها کنار گذاشته می‌شوند و آدم‌هایی که حداقل‌ها در هر حوزه‌ای را هم ندارند، بالا می‌آیند. نمی‌دانم شاید در نسل‌های قبل از من هم بوده است اما من در شاعران هم‌نسلم آدم‌های زیادی را می‌بینم که برای رشد و یا غمِ نان برای یک موضوع شعر می‌گویند و در جمع با نقاب می‌آیند و در خلوت به زیر و بالای همه چیز فحش می‌دهند و این یعنی دو رویی و این یعنی ریا و این از سوی یک هنرمند که کتاب خوانده و کتاب نوشته و باید دغدغه‌های متعالی و دردِ مردم داشته باشد، دردناک است.

او اضافه کرد: بزرگترهای ما در عالم شعر دعوا می‌کنند، علیه هم بیانیه امضاء می‌کنند، برای فلان کمپین و ستاد سیاسی شعر می‌گویند و بعد با هم می‌گویند و می‌خندند. ما یعنی شاعران جوان(البته اگر من نماینده بخش کوچکی از شاعران جوان باشم) فقط دعواهایشان را می‌بینیم، بعد ما هم یاد می‌گیریم که باید به هم فحش بدهیم، انکار کنیم تا دیده شویم تا بزرگ شویم. مرحوم باقرزاده بقا همین ده روز گذشته به رحمت خدا رفت در همین روزنامه‌های درگیر سیاست فکر می‌کنم در بیست سال اخیر شعری از ایشان چاپ نشده بود، تا مرد و بعد همه به یادش افتادند. اگر مرحوم درباره مثلا اختلاس‌های خاوری و کامیونی و حقوق‌های نجومی و... شعر گفته بود تا الان بیش از صد کانال و سایت و روزنامه شعرهایش را بازنشر داده بودند، اما چون دغدغه‌اش ادبیات و شعر بود، باید می‌مرد تا دیده شود.

نمی‌دانم من با همین نگاه و عقل ناقصم نمی‌فهمم چرا ما چند بزرگتر با نگاه باز و سعه صدر بیشتر در عالم شعر نداریم. کسی به ما یاد بدهد که می‌توان مثلا برای شهدا شعر گفت و بعد از فقر و دغدغه‌های مردم هم گفت. کسی که به ما یاد بدهد، می‌توان مثلا یک رئیس جمهور ممنوعه را هم دوست داشت و هم برای مدافعان حرم شعر گفت، کسی که به ما بگوید شاعر جوان! شعر و ادبیات بالاتر از سیاست قرار گرفته است و تو عمله سیاست نیستی، تو باید عمله مردمی باشی که برای نان شبشان مانده‌اند، مردمی که مثلا در حاشیه شهر مشهد یا تهران زندگی می‌کنند، مردمی دردشان این است که چرا در شهری مثل مشهد دغدغه مسئولان صدر تا ذیلش برگزار شدن یا نشدن کنسرت هست و 60 بچه سرراهی در ماه نیست. کسی که بگوید تو وظیفه‌ات نوشتن و آرام کردن دردهای مردم و آگاه کردن مردم است، کسی که بگوید تو بالاتر از سیاست قرار داری و کلمات شریفند، پای قطار خالی سیاست خرجش نکن.

 شاعری که شهید شعر شد!/ روایت امیری‌اسفندقه از تحریم ادبیات ایران

*شاگردان نظافت عاقبت به‌خیر شدند

هادی منوری که چندی پیش با اشاره به خاطره‌ای، گفت: پیش از انتخابات سال 76 بود که در جمعی که محمدحسن رجبی، یوسفعلی میرشکاک و ... حضور داشتند بودم که میرشکاک با اشاره به رجبی گفت: در میان اندیشمندان معاصر اکثر شاگردان مرحوم فردید عاقبت به خیر شده‌اند. حال من می‌خواهم بگویم کسانی که شاگرد محدثی خراسانی و نظافت یزدی بودند عاقبت به خیر شدند و از این مکتب کسانی خارج شدند که محکم بودند.

وی افزود: چیزی که برای من مهم است، می‌خواهم بگویم این است که شعر هدف نیست بلکه وسیله است و معتقدم نظافت شعر را زندگی کرده و فقط آن را نسروده است. نظافت شعرش شعر اعتراض است و  اعتراض او اعتراض انقلابی است و اگر خوب دیده نشده همین مسأله دخیل است. او فردی است که خانواده برایش مهم است و جایی را سراغ ندارم که او بی‌خانواده‌اش رفته باشد و این یک مسأله تربیتی است که مجید به آن توجه کرده است.

*خوبی‌های خودشان را به من نسبت دادند

مجید نظافت یزدی در پایان با تشکر از شرکت‌کنندگان، گفت: اگر دیده نشدم همین که دوستان این جمع من را دیدند برایم کافی است و خوبی‌ها و کرامات خودشان را به من نسبت دادند.

در پایان این مراسم از فعالیت ادبی مجید نظافت یزدی تقدیر و تجلیل بعمل آمد.


نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس